چند وقتی هست موضوعی تحت عنوان حقوق منابع طبیعی ایجاد شده است .

موضوعات مختلفی به آن  اختصاص یافته

از قانون بهره وری کشاورزی

تا ملی بودن منابع طبیعی

یک دامنه گسترده که هر چه تلاش شد ابعادی برای آن در نظر گرفته شود نشد!!

امیدوارم بر من ببخشید

اگر  محیط زیست یا همان منابع طبیعی را در نظر بگیریم از گرایش های چوب ،مرتع وآبخیز ، جنگل و شیلات و محیط زیست که همه مسائل اطراف ما را شامل می شود

و

حقوق نیز که یعنی " دانشی که به تحلیل قواعد حقوقی و سیر تحول و زندگی آن می پردازد" ( دکتر ناصر کاتوزیان) نشان دهنده بی انتها بودن آن دارد

کنار هم قرار گرفتن این دو مفهوم گسترده دلیل میشود برگستره باز این علم جدید که شاید می توان گفت سابقه ی زیادی نیز ندارد

الان بحثی هست تحت عنوان حقوق بین الملل محیط زیست که دوست دارم به آن بپردازم

البته اگر گرایشی از طرف مقابل به این بحث وجود داشته باشد

همه ما با بحث نشت نفت در خلیج مکزیک در آمریکا آشنا شدیم

یا انفجار انفجار در نیروگاه چرنویل و مشاهده آثاری در آن درآمریکا کم و بیش آشنایی داریم

این موضوعات چیزی را عنوان می کند تحت عنوان آلودگی های مرز گذر

مسئولیت های ناشی از آن و خساراتی که پدید می اورد

به طور کلی می توان گفت حقوق بین المللی محیط زیست به علت محدود کردن حاکمیت ملی دولتها از یک طرف و رویارویی و تضاد منافع مورد توجه دولتها قرار ندارند

اما مسائل پیش رو همچون گرم شدن و پیش آمدن نتایج غیر قابل انکار دولتها را وادار به گفتمان و رسیدن به یک توافق کرده است

اما مسئله ای که من فعلا مورد توجه قرار دادم

مسائلی مثل نشت نفت در خلیج مکزیک است

وقایعی که به طور محسوس اثراتی داشته اند

چگونگی ایجاد نظام مسئولیتی برای دولتها و جبران خسارت ها

اگر اشاره کنم بر خلاف تصور ما در مسائلی مثل حادثه چرنویل ، آلوده شدن رودخانه راین و به طور کلی دیگر حوادت خسارت بار ؛ تصمیمات قضایی و ادعای خسارتی در دنیای واقعی وجود ندارد دلیلی باشد بر پیچیدگی موضوع که چطور می توان نظامی ایجاد کرد در حالی که علاقه به وجود آمدن آن وجود ندارد!!!

در دنیای حقوق بین المللی که در گذشته بر حاکمیت دولتها استوار بود

و حق جنگ را مغتنم می شمرد

تا به امروز که به اصل همکاری و همزیستی اجتماعی رسیده و منع توسل به جنگ و  توسل به راههای صلح آمیز حل اختلاف ختم شده می تواند دشواری مسئول دانستن دولتها را بر خلاف شرایط موجود در حقوق داخلی نشان دهد

در حقوق بین الملل منابعی وجود دارد که می توان به آن تکیه کرد

یک معاهداتی است که بین دولتها بسته می شود

عرف که نشان دهنده عملکرد آگاهانه دولتها در طول زمان است

و رویه قضایی است که ناشی از تصمیمات دیوان دادگستری بین المملی و دیوان داوری در لاهه است.

و موضوع دیگری که در این بحث ایجاد می شود مبنای مسئولیت دولتها است که دو نظر عمده وجود دارد

یک مسئولیت مبنی بر خطا

یا مسئولیت محض

مطالب گفته شده یک دید کلی به موضوع است

امیدوارم روشن بوده باشد

و توانایی ایجاد علاقه برای ادامه موضوع را داشته باشد